۱۰
آبان ۹۴
اصطلاح جغرافیا
برای مشاهده ی ملالب به ادامه مطلب بروید
جُغرافیا یا جُغرافی یا گیتاشناسی در حقیقت مطالعه ی روابط بین جوامع متشکل انسانی و محیط زندگی آنهاست. به بیانی دیگر جغرافیا دانشی است که درباره سطح زمین و پدیدههای طبیعی، آب و هوا، رستنیها، خاک، فراوردهها و مانند آن و پراکندگی آنها بر روی زمین و روابط آنها با انسان گفتگو میکند. هر یک از موارد مورد بررسی این دانش رشته ی ویژهای را پدید میآورد مانند ژئومورفولوژی، زمینشناسی، هواشناسی، ستارهشناسی، مردمشناسی، زیستشناسی و جز اینها.
واژه ی «جغرافیا» عربیشده «ژئوگرافیا» (به یونانی: γεωγραφία) است که معنی واژهبهواژهاش «گیتی نگاری» است. جغرافیا مطالعهی زمین و اراضی، سیما، جمعیت و پدیدههایش است.
نخستین شخصی که از واژه ی «جغرافیا» استفاده کرد، اراتوستن (سال ۸۹۷/۹۸ تا ۸۱۵/۱۶ پیش از هجرت) بود.
چهار سنت تاریخی در پژوهشهای جغرافیایی عبارت است از: واکاوی (تجزیه و تحلیل) مکانی پدیدههای طبیعی و انسانی (جغرافیا به عنوان بررسیای در باره ی پراکندگی)، مطالعات منطقهای (اماکن و مناطق)، مطالعه ی انسان و رابطه ی او با زمین، و پژوهش در علوم زمین است. با این وجود، جغرافیای نوین نظم و انضباطی همهفراگیر است که در درجه ی نخست به دنبال درک زمین و همه ی پیچیدگیهای انسان و طبیعت بوده و تنها منحصر به چیزها و جایشان نیست، بلکه در مورد آن که چگونه تغییر کرده و خواهندکرد نیز میباشد.
جغرافیا به عنوان «پلی میان انسان و علوم فیزیکی»، به دو شاخهٔ اصلی جغرافیای انسانی و جغرافیای طبیعی تقسیم شدهاست. جغرافیا را میتوان همانطور که ویدال دولابلاش بیان کرده علم روابط متقابل انسان و طبیعت دانست. وی بیان میکند که طبیعت امکانهایی را در اختیار انسان قرار میدهد و انسان براساس فرهنگش از آنها بهرهبرداری میکند، البته باید توجه داشت که در دهههای اخیر انتقادهای بلسیاری به این تعریف وارد شدهاست و امروزه اقتصاد سیاسی، مفهوم بازساخت، اقتصاد بازار آزاد در مرکز همه تعاریف جغرافیایی قرار گررفتهاست.
جغرافیدانان به گونهای سنتی، عدهای نقشهنگار که به بررسی نام مکانها و تعدادشان میپردازند، به نظر میرسند. اگر چه بسیاری از جغرافیدانان در مکاننامی(ذکر نامهای نواحی) و نقشهنگاری آموزش دیدهاند، ولیاین کار پیشهٔ اصلیشان نیست. جغرافیدانان به بررسی پراکندگی مکانی و زمانی پدیدهها، فرایندها، ویژگیها و همچنین برهمکنش انسان و محیط زیست او به عنوان اثر فضا و مکانِ تحت تأثیر موضوعات مختلف از جمله اقتصاد، بهداشت، آب و هوا، گیاهان و جانوران، میپردازند؛ از این رو جغرافیا دانشی میانرشتهای و فرارشتهای است.
جغرافیا در یک چینش میتواند به طور گسترده به دو شعبه ی اصلی تقسیم شود: جغرافیای انسانی و جغرافیای طبیعی. اولی تا حد زیادی بر معماری و چگونگیایجاد فضا متمرکز است -که با انسان مشاهده و مدیریت میشود و نیز نفوذ او فضا و مکان به خاطر بهکارگیری و چنگاندازیاش به آن میفرساید. دومی به بررسی محیط زیست طبیعی و چگونگی به وجود آمدن و تداخل آبوهوا، پوشش گیاهی و چرخه ی زیستی، خاک، آب، و ژئومورفولوژی میپردازد. به عنوان برآیندی از این دو زیرحوزه و با استفاده از روشهای متفاوت، حوزه ی سومی پدید آمدهاست که جغرافیای زیستمحیطی نام دارد.
برای دانلود مطلب با مستقیم بر روی دانلود کلیک کنید
دانلود
۹۴/۰۸/۱۰